دلنوشته

سلام.در این صفحه دلنوشته های من و دوستانم به اشتراک گذاشته می شود.سپاس از همراهی دوستانی که ما را برای بهتر شدن همراهی میکنند.
يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۵۱ ق.ظ

دلتنگی کشنده

اگه بگم اینجا نشستم و بیخیالم دروغه.

هم من، ‌هم خود تو،

خوب می دونیم این نقاب بی تفاوتی ‌سرد من پر

از درده.

‌نمیدونم می دونی یا نه

درد داره بترسی مبادا بشکنی.

درد داره بترسی مبادا بخوای بغض قورت بدی و نکنه هر شب خدا غم مهمونت بشه، ‌آخ نمی دونی چقدر از وفاداریش بیزارم.

حق داری ندونیا خودم مقصرم رفتی و مهر سکوت زدم به لبام که مثلا" چی مبادا بشکنم. که نکنه غرور مسخره ام بشکنه. نفرین میکنم این خودخواهی دست و پاگیر مثلا" ‌خوبو.‌

خوب من هر شب هوای تو به سرم می زنه.

دلم با هر لبخندت می لرزه، ‌نفسم به شماره میفته وقتی سر هزار راه تردیدم.

هزاران هزار تناقضه وقتی دستم مدام روی صفحه کلید می لغزه که ‌دلم میخواد بنویسم و بگم: 

‌" ‌آهای خونسرد مهربون مثلا" ‌بیخیال! خبر نداری یکی اینجا داره هر شب خدا تو پیله ی تنهایی اش خودشو به در و دیوار میزنه، تا که پرواز یادش بره ‌مبادا هوات از سرش بپره.

آهای غریبه ی آشنا! یه نفری این سر شهر هر ثانیه بغض دم کرده میخوره.

آهای اومدنت تابستون رفتنت زمستون، بیا به دادش برس نفسای گلوگیرش داره کار دستش میده."

هر شب هزار تا از این جمله ها میاد تو سرم و فرداش دوباره ‌صورتک. دوباره همون آش و همون کاسه.

آخ که چقدر از این تعارف تیکه پاره کردن با خودم متنفرم.

خیلی دلتنگتم اونقدری که وقتی تو آینه نگاه میکنم چشمای تو رو میبینم.

الانم دوباره پنجره رو باز کردم، ‌باد میاد بوی تو رو با خودش آورده. سپردم از طرف من لا به لای موهات برقصه و تو گوشت بگه:

"‌ آهای بهار وسط پاییز تنهایی! یادت نره هر جا بری یه نفر با تمام وجود دلتنگته."


#‌رها_‌تمیمی



نوشته شده توسط mahtab s.n
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

دلنوشته

سلام.در این صفحه دلنوشته های من و دوستانم به اشتراک گذاشته می شود.سپاس از همراهی دوستانی که ما را برای بهتر شدن همراهی میکنند.

آخرین مطالب

دلتنگی کشنده

يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۵۱ ق.ظ

اگه بگم اینجا نشستم و بیخیالم دروغه.

هم من، ‌هم خود تو،

خوب می دونیم این نقاب بی تفاوتی ‌سرد من پر

از درده.

‌نمیدونم می دونی یا نه

درد داره بترسی مبادا بشکنی.

درد داره بترسی مبادا بخوای بغض قورت بدی و نکنه هر شب خدا غم مهمونت بشه، ‌آخ نمی دونی چقدر از وفاداریش بیزارم.

حق داری ندونیا خودم مقصرم رفتی و مهر سکوت زدم به لبام که مثلا" چی مبادا بشکنم. که نکنه غرور مسخره ام بشکنه. نفرین میکنم این خودخواهی دست و پاگیر مثلا" ‌خوبو.‌

خوب من هر شب هوای تو به سرم می زنه.

دلم با هر لبخندت می لرزه، ‌نفسم به شماره میفته وقتی سر هزار راه تردیدم.

هزاران هزار تناقضه وقتی دستم مدام روی صفحه کلید می لغزه که ‌دلم میخواد بنویسم و بگم: 

‌" ‌آهای خونسرد مهربون مثلا" ‌بیخیال! خبر نداری یکی اینجا داره هر شب خدا تو پیله ی تنهایی اش خودشو به در و دیوار میزنه، تا که پرواز یادش بره ‌مبادا هوات از سرش بپره.

آهای غریبه ی آشنا! یه نفری این سر شهر هر ثانیه بغض دم کرده میخوره.

آهای اومدنت تابستون رفتنت زمستون، بیا به دادش برس نفسای گلوگیرش داره کار دستش میده."

هر شب هزار تا از این جمله ها میاد تو سرم و فرداش دوباره ‌صورتک. دوباره همون آش و همون کاسه.

آخ که چقدر از این تعارف تیکه پاره کردن با خودم متنفرم.

خیلی دلتنگتم اونقدری که وقتی تو آینه نگاه میکنم چشمای تو رو میبینم.

الانم دوباره پنجره رو باز کردم، ‌باد میاد بوی تو رو با خودش آورده. سپردم از طرف من لا به لای موهات برقصه و تو گوشت بگه:

"‌ آهای بهار وسط پاییز تنهایی! یادت نره هر جا بری یه نفر با تمام وجود دلتنگته."


#‌رها_‌تمیمی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۱۳
mahtab s.n

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی